-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 22 تیرماه سال 1385 15:29
عزیزم....دو سه روزه که یه فکرایی زده به کلهام و جزو نتایج اولیه اینه که مردهشورتو ببرن!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 تیرماه سال 1385 20:04
گفتی دنبال متن این آهنگ می گردی؟ بیا اینم متنش: THE CALLING "Wherever You Will Go" So lately, you're wondering when we'll be there to take my place When I'm gone, you'll need love To light the shadows on your face If the rain will wish I'd fall I'd fall upon a star And between the sand and stone Could you make it on...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 17 تیرماه سال 1385 02:16
میدونی اگه بهم میگفتن هرچی بخوای برات برآورده می کنیما...من... ..... ..... ! اولا اینکه اینجا یه کم خنکتر از این بود....چقدر گرمه امشب خوب.... من میدونستی چی می گفتم ؟ .... .... ! فعلا یه بشقاب کوکتل پنیری بهم بدن ...خیلی هوس کردم ... ! بعد میگفتم یه کم بهم وقت بدن فکر کنم
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 13 تیرماه سال 1385 14:18
اولا اینکه خداییش تو پلیس بودی یکی تو خط ویژه میرفت با موتور میافتادی دنبالش؟ !من در رفتم که بفهمه دنیا ارزش نداره !بهم نرسید، گمم کرد ... هه دوما اینکه اگه به نظرت رسید یکی ازت نظر و یا نصیحت میخواد ....بهتره اول بفهمی که واقعا نصیحت می خواد یا توی شرایط روحی قرار داره که در واقع فقط ازت تایید و همدردی میخواد...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 خردادماه سال 1385 23:05
:توضیح حیف که عاشق وبلاگم شدم...وگرنه درشو تخته می کردم میرفتم یه جا بی نام و نشون مینوشتم ....اینقدر هم گنگ نبود همه چی برای همه yaz geliyor ترکیه...می گن معنیش اینه که تابستون میاد...اسم آهنگیه که من دوسش دارم و یکی بهم گفت فقط منم که دوسش دارم وگرنه زیاد هم آهنگ جالبی نیست...ولی من چون خودم دوسش دارم نظر بقیه اصلا...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 خردادماه سال 1385 20:51
Yaz Geliyor ! « این آهنگ واقعا این قدر قشنگه یا من دوست دارم؟» : « !!! تو دوست داری » : * و منم هیچ برام مهم نیست :در شرایط مشابه -با اینکه درست ۷ روز پیش توی تعارض گیر کرده بودم - " !! گویدم دل عجب لبخند یست " دیگه کاری به بقیه حرف و حدیث ها ندارم ** ! تابستون میاد
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 16 خردادماه سال 1385 21:58
Andakh ! مرد ایرانیه و غیرتش..... دختر ایرانیه و تضاد **** یکی نیست بگه آخه تو گه می خوری وارنینگو کنسل می کنی! خوبه حالا؟
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1385 01:22
un homme like you! تایپ کردن مثه کوهنوردی می مونه ،در طی کار طاقت فرسایی که انجام میدی و روح و روانت درمقابل تسلیم شدن ورزیده میشه...میتونی در عدیده مسائل فلسفی زندگی تعمق کنی و آخرش هم بفهمی که زندگی رو نباید خیلی هم جدی گرفت ...شاید زندگی هم مثل بازی اِسنیک بعد ازاینکه به مرحله آخرش رسیدی و دراوج موفقیت بردی فوق...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1385 00:18
http://patricia.nicola.free.fr/K'Maro%20-%20Femme%20Like%20You(1).mp3 !!!!اولین باری نیست که فقط بهواسطه یه آهنگ احساس تُند خوشبختی توی استخونهام موج میزنه
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1385 13:34
دیافراگمم در د می کنه ..... نمیرم ؟ **
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1385 00:19
Have a break , Have a kitkat ! فکر کن همه دنیا وایسه .... زمین و زمان متوقف بشه و تو از هفتاد دولت آزاد به کیت کتت گاز بزنی ! رویایی نیست؟ حتی تصورش هم لذتبخشه ! !نمی شه برای یه مدت همه دنیا وایسه؟ من یه کم گه گیجه دارم ****** !!اون وارنینگه بودا.... همچین خودمو زدم به اون راه و کنسلش کردم .... خدا به خیر کنه
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1385 18:22
....دلم برای عموی پیر و فرتوتم تنگ شده و اون موقعهایی که فکر میکردم عموم چقدر پیر و فرتوته !...آخه !!!دارم پیر و فرتوت میشما
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1385 23:20
! دیدی یه وارنینگهایی هست که نه میتونی اُکی کنی نه کنسل
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1385 23:54
Heart breaker! کس نمی داند ز من جز اندکی وز هزاران جرم و بد فعلی یکی من همی آن دانم و ستار من جرم ها و زشتی کردار من
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 8 اردیبهشتماه سال 1385 21:11
When you try your best but you don't succeed When you get what you want but not what you need When you feel so tired but you can't sleep Stuck in reverse And the tears come streaming down your face When you lose something you can't replace When you love someone but it goes to waste Could it be worse? .....دلم از این...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1385 11:44
!!! نمیدونم چرا از این زندگی حالم به هم میخوره
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1385 23:46
.... انگار جونمو کلاف میکنن همیشه اینایی که میگن دلشون برای کودکی تنگ شده ...یا دلشون برای مدرسه تنگ شده برام عجیب بودن ...همش فکر مکنم آخه مگه کودکیمون چی داشت ....حالا میفهمم که هنوز در کودکی به سر میبرم ...تازه دارم وارد دوران نوجوانی میشم تازه دارم یه تلخی هایی مزه مزه میکنم تازه دارم وارد دوره ای میشم که بگم خوشا...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 2 اردیبهشتماه سال 1385 21:45
شاید حماقت باشه...سادگی باشه...بچگی ،کوته فکری و حساسیت بیش از حد باشه....چقدر به خاطراینکه ازکوته فکریه خودم خجالت میکشم خودمو بزنم به اون راه؟...به هر حال دارم حسش میکنم .... سعی میکنم رفتارم نرمال باشه، حسمو چی کارش کنم؟ همین قدر مهم نیست که داره آزارم میده؟ به هر حال باید حل شه ...یا بی اهمییتیش برام ثابت بشه یا...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 26 فروردینماه سال 1385 15:17
......یکی یه بار بهم گفت برای غرورت ارزش قائل باش .....امروز حواسم پرت شد یهو ! درد داشت
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1385 21:19
« اگه خواستین کسی رو از خودتون خسته و بی زار کنید تمام راز هاتون بهش بگید و همیشه در اختیارش باشید» توی این وبلاگه نوشته بود http://melpomene1985.persianblog.com/ مثه بنز باش موافقم!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 18 فروردینماه سال 1385 13:59
چه برنامه ریزیهایی برای آدم میشه آدم روحشم خبر نداره کی گفته اونایی که باهاشون احساس نزدیکی میکنی باید باهات روراست باشن؟ باز اُمُل شدی؟ ****** خدایا چی شد که منو امل آفریدی؟ دستت خط خورد؟
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 18 فروردینماه سال 1385 01:54
.....شب ، تو زلفت ، اسیره همچین یه جورایی دارم میترکم...بدفرم دوس دارم یه جایی خودمو خالی کنم،حیف که سیکرته! اونم از نوع کراش! گفتنو نگفتنش چه فایده وقتی کمکی نمیشه که ازسیکرتی در بیاد حالا چی میشه؟
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 16 فروردینماه سال 1385 20:17
اشکال داره آدم با هرکس مثه خودش رفتار کنه؟
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 28 اسفندماه سال 1384 15:41
بعضی وقتا یکیو لازم دارم با پشت دست بزنه تو دهنم بگه Shut the F*** up !
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 28 اسفندماه سال 1384 13:35
:اندی اگه آدم بود که نمیخوند !!!!!تو گل یاس ِمنی دشتِ شقایق واسه چی؟
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 اسفندماه سال 1384 23:13
دیدی بعضی وقتا آدم میدونه داره اشتباه میکنه ولی هی خودشو میزنه به اون راه و ادامه میده؟ خوبه حالا؟؟
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 27 اسفندماه سال 1384 13:36
خوب درست بعد از اون فکرای عجیب غریب اگه سمیرا این لینکو برای تو هم میفرستاد عاشقش میشدی http://www.hozour.com/swf/lost3.swf
-
میترسم...از آدما....از خوباشون بیشتر
شنبه 27 اسفندماه سال 1384 00:08
وقتی عصبی میشم توی بازوهام میلرزه؟ تا همین جاش من طبیعیام اصلا؟ ** یه بار کوچیک که بودم قرار بود برای خونمون مبل بخریم منم که بچه بودم چه میفهمیدم که آخه منو بابام که تنهایی نمیریم مبل بخریم نزدیک بیمارستان تهران کلینیک که شدیم وحشت برمداشت بابام گفت نه داریم میریم مبلهای مطب دکتر بزرگنیا رو ببینیم یه خورده که...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 21 اسفندماه سال 1384 21:09
آخه !فیلم اشکها لبخندها رو بعد صد سال برای دفعه هزارم دیدم ،کلی شاد شدم ....این کلاس زبان به یه دردی خورد...تازه خوشحالم که جلسه پیش تنبلی کردم نرفتم کلاس بعد هم کلی عصبانی شدم که غیبت هام پر شد ، امروز مجبور بودم حتما برم وبعد خانوم معصومی رو دیدم کلی عاشقشم! واقعا خدا بعضیارو تابلوس که فرشته آفریده چطوری بعضی آدما...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 18 اسفندماه سال 1384 20:55
بهتره وقتی آدم بمیره که روی زمین دیگه آشنا نداشته باشه؟ یابهتره آدم موقعی که میمیره همه آشناهاش دورش باشن و با یه خدافظی توپ بمیره؟ بنده بالشخصه مرگ توی کتم نمیره چون آدم بی خبر میره بی خدافظی رفتن پیش چشم آدم میمونه وگرنه بعد از۳،۲روزکه بالاخره میفهمی مُردی....عادت میکنی حالا گذشته از این حرفا نمیدونم نظر جیمز...