اولا اینکه خداییش تو پلیس بودی یکی تو خط ویژه می‌رفت با موتور می‌افتادی دنبالش؟

!من در رفتم که بفهمه دنیا ارزش نداره

!بهم نرسید، گمم کرد ... هه

دوما اینکه اگه به نظرت رسید یکی ازت نظر و یا نصیحت می‌خواد ....بهتره اول بفهمی که واقعا نصیحت می خواد یا توی شرایط روحی قرار داره که در واقع فقط ازت تایید  و همدردی می‌خواد

سوما اینکه من همینم که هستم ، واضحه؟ متاسفانه تودار هم نیستم ،  از اتفاق نه تنها شما دوست عزیز بلکه من هم گاهی بهم بر میخوره و ناراحت می‌شم !

نظرات 3 + ارسال نظر
علیرضا سه‌شنبه 13 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 05:18 ب.ظ http://alirezashaafi.persianblog.com

چه عجب این وبلاگ آپ شد...
بدتر از اون اینه که یه سری قلمبه از زمین دراومده باشه نتونی از خط ویژه بیای بیرون.یه ساعت......(از پلیس خواهش کنی) به خاطر قلمبگی از زمین خارج شده!!!
پاینده و شاد باشی

بهار چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 08:38 ق.ظ http://belikespring.persianblog.com

حالا یکیم وظیفه شناس شد تو گیر بده!!! از قضیه دیروز هم اگه هنوز ناراحتی( همون که به من زنگ زدی غرشو زدی) بیخیال بابا زندگی ارزششو نداره!! خون خودتو کثیف نکن!

شیوا چهارشنبه 14 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 11:43 ب.ظ http://yekiyedooneh.persianblog.com

آخیش خوب شد اومدی ! امتحانات تموم شده بلبل شدی؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد