.
به اندازه هر یک روز که زیستی، بارقه ای از جهان دریافتی.
پس کُشتنِ روشنیِ معرفتِ یک عمر و مهمتر، امیدِ هر یک روزِ پیش رو، گوارا به دستِ فریبی اصیل تا نمایشِ یک خلوصِ فریبکارانه.
که آن، نمایشی در سراپرده جهان بوده است و به همتِ ایمان، گذرا
و این، پرده برانداختن از صحنه پنهانِ نمایش یکرنگیهاست.
این نو معرفت رنگین و این یأس را پای برخاستنِ دوباره نیست.
ش.م.ک