and life looks surprisingly (!!!) bad and ugly and disappointing to me
i need to love and helps that life looks wonderful to me
after that, nothing really excites u
or makes u happy
the worst part of it
is that nobody can do nothing
i didnt like it
i did want it to end
but i cant move on
cant get over it
i feel like my life is pused
i do nothing useful in my life
im wasting my youth
made me useless
i dont remmeber about my goals befor it
i didnt know how much i was busy with it
and i was doing nothing
now that it is not there anymore
i figured out
that
what a time i have waisted
and i have no goals right now anymore
i dont rememebr what i was befor it
and what i wanted to be
im lost
i need to find myself..there is something that i have to do...but what? i dunno
از حرکات انقلابی همیشه بدم میومده اما در این موارد واقعا جواب میده... یه وقتایی دیگه واقعا لازمه آدم بکنه بره
.
.
در ضمن به نظرم سیستم تبادل کائنات باحاله.. بده بستونه...
باید از دست بدی تا بدست بیاری
همیشه هم آدم چیزای خوب بدس نمیاره که...
.
.
یه چی دیگه بگم: من همیشه فک میکنم پیدا کردن خود وقتی میسره که آدم بازتاب درست خودش رو از منبع پاکی بگیره... بخاطره همینه که زیاد نمیشه رو آدما حساب کرد... وقتی آدم تو این وضعه خودش هم (آینه) نمیتونه کمک کنه به خودش... بهتر از همه رفاقت با کائناته .. با طبیعت .. آدم میتونه خودشو درشون پیدا کنه...
هر چی فک می کنم می بینم همه ش ۱ روز گذشته !!! کی میشه من بیام اینجا بنویسم : فقط یه روز مونده !!!
با خودت چی فک کردی که رفتی !!!!!؟
امیدوارانه نگاه می کنم ! برمی گردی - move on کردی - من بهت افتخار خواهم کرد !
اگه هستی چرا نیستی؟ اگه نیستی بازم چرا نیستی؟
این استدلال رو از یه اردبیلی یاد گرفتم :دی