این صدای شهر خفه کرده مرا
صدای سنگ تراشی ...صدای ساتور آشپزخانه رستوران کناری و صدای ساختمان سازی ته خیابان...صدایی مانند کوبیدن و رها کردن آهن ها
این صدای کار نیز هم
صدای هزارتا فن پی سی و سرور و هزارتا کوفت و خوره دیگر، چیزی شبیه امواجی با صدای هــــــــــــــــوووهـــــــــــــــووووووووووومـــــــــم ابدی و هزارتا تلفن که همزمان زنگ می خورند و صدای خنده های مکرر و مستمر آقای همه کاره
**
صداقت مسولیت انتقاد بطالت
سهتای اولی به چشم....با آخری چه کنم؟!
مشکل همس. شهرنشینی خیلی چیزا را با خودش اورده. آدما هم حیوونایی هستنا... راحت رام میشن... میدونی چقد دیونه داریم. چند صد میلیون تو دنیاااا... اینا تازه یه جورایی عاقلاشن!!!
حالا با اینا که گفتی چه توجیهی داری برای اینکه با این همه سر و صدا باز ملت میرن دو تا باند وحشتناک برای ماشین میذارن با چن تا تقویت کننده و آمپ و از این حرفا.
پاشون هم که به خونه می رسه تی وی روشنه تا وقتی خوابشون ببره.
چرا ملت به این حجم از سر و صدا نیاز دارن؟