همین جوری.

برام جالب بود.

نظرات 12 + ارسال نظر
سلطان غم پنج‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:14 ب.ظ http://www.elyas-shirin.blogfa.com

سلام خوبی وب جالبی داری موفق باشی یا حق...

خیاط جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:04 ق.ظ http://dellgir.blogfa.com

خیلی جالب بود:)چه نکته بین!

هادی ب جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:11 ق.ظ http://7thday.blogsky.com

شما اساساْ دقت بالایی دارین! :)

صورتک خیالی جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:24 ق.ظ http://ma3k.blogspot.com

کاملا موافقم!

حسام جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:23 ق.ظ

از شدت بیکاری تو ۳۶۰ میگشتم که به صفحه شما رسیدم.ادرس وبلاگو اونجا دیدم.نیمدونم چرا اشنا به نظر رسیدین.شاید بر میگشت تو خیابون ،حیاط دانشگاه ،کتابخونه دانشگاه یا یه سالی که تو کیف ول میگشتم!!! حالا مهم نیست!!مهم اینه که از ساعت ۱ تا ۳ شب از مهر ۸۲ تا بهمن ۸۵ این وبلاگو خوندم.خداییش نامردی در حق بشریت بود اگه نظر نمیدادم :D
۸۰٪چرت و مضخرف. ۱۰٪ قابل تحمل ۱۰٪ هم ارزش خوندن داشت.
همیشه شاد و ابی باشین

مجید جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:28 ق.ظ http://www.sag-dooni.blogspot.com

چندی است بیش از آنچه باید درگیر زندگی شده ام . پایان نامه و درخواست سنوات و کار و ... چه بگویم
آری. چندی است که تاوان زنده بودن را به زندگی پس می دهم.
ممنون از اینکه به یاد ما بودی.
برای ادامه به همراهی شما سخت نیاز دارم.

ترگل شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:08 ق.ظ

سلام گلی
مرسی که دیشب اومدی..امیدوارم بهت خوش گذشته باشه
بووووووووس

علیرضا شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 10:54 ق.ظ http://alirezashaafi.persianblog.com

گورستان ِ پیر
گرسنه بود،
و درختان ِ جوان
کودی می‌جُستند! ــ
ماجرا همه این است
آری
ورنه
نوسان ِ مردان و گاه‌واره‌ها
به جز بهانه‌ئی
نیست.

اکنون جمجمه‌ات
عُریان
بر همه آن تلاش و تکاپوی ِ بی‌حاصل
فیلسوفانه
لب‌خندی می‌زند.
به حماقتی خنده می‌زند که تو
از وحشت ِ مرگ
بدان تن دردادی:
به زیستن
با غُلی بر پای و
غلاده‌ئی بر گردن.

زمین
مرا و تو را و اجداد ِ ما را به بازی گرفته است.
و اکنون
به انتظار ِ آن‌که جاز ِ شلخته‌ی ِ اسرافیل آغاز شود
هیچ به از نیش‌خند زدن نیست.
اما من آن‌گاه نیز بنخواهم جنبید
حتا به گونه‌ی ِ حلاجان،
چرا که میان ِ تمامی‌ی ِ سازها
سُرنا را بسی ناخوش می‌دارم.
شاملو

علیرضا شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:09 ق.ظ

فکر کنم این قسمت شعر شاملو به عکسات بیاد....

البته بیشتر غرور در مقابل تواضع نظر منو جلب کرده بود

گواش دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 12:25 ب.ظ

سلام. مرسی برای «لینک»ت. خیلی خوب بود. «لینک»‌دونی نو مبارک....؟!؟....؟!راستی یکی بگه چه نکته‌ای تو این عکسا بود؟ آخه شقایق جون رعایت ما رو هم بکن که شیش کلاس بیشتر سواد نداریم:دی

الهام دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:33 ب.ظ

از تو اینترنت رد می شدم که آدرست توجهمو جلب. به نظر آدم مزخرفی. ولی به هر حال من تو رد دوست. چراشم نمی!!!!
D:

[ بدون نام ] دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:11 ب.ظ http://sghl

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد