اونایی که تنها میرن کافی شاپ یا توی کتابخونه رمان میخونن منظورشون چیه؟ یعنی آهای ملت تنهایی منو تماشا کنید یا  نگاه کنید من چه آدم کتابخونی هستم؟

نظرات 4 + ارسال نظر
من خودم و مسعود سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:26 ب.ظ http://3tadoost.blogsky.com


شاید !!

ملقب به عسل چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 08:54 ب.ظ http://30in.persianblog.com

من نمی دونم اونا هدفشون چیه ولی من همیشه آرزومند بودم که برم بشینم توی یه کافی شاپ ! تنها ! کتاب بخوونم ! یا حتی نقاشی کنم ! مثل همون نقاشی هایی که می دونی استعدادشو دارم
ولی خودم هم نمی دونم علت علاقه ام به این کار چیه !
توی فیلما دیدم که آدمهای روشنفکر ِ خارجی اینکارو می کنن ! منم فک کنم می خوام اینجوری خودمو بتپونم توی روشنفکرای خارجی ! !

نیاکان چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:32 ب.ظ http://radiojibi.blogsky.com

منم از همون آدمام!
شاید دوس ندارن کسی باهاشون بیاد کافی‌شاپ... شاید کسی رو انتخاب نکرده‌ن که لیاقت ما شدن رو داشته باشه.

صدف جمعه 23 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:14 ق.ظ

یعنی اینکه من اینقدر مستقلم که نبود دیگران مانع از لدتهای روزمره نمی شود و همیشه احتیاج به ریسه شدن آدمها ندارم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد