خوب آخه من این گوشه نشستم  حداقل این یه دفعه رو دارم آروم آروم و بی سر و صدا واسه خودم غصه می خورم ...کاری به کسی داشتم؟ چیزی گفتم ؟ خوب چرا به پرو پاچه من می پیچی؟

نظرات 4 + ارسال نظر
مگا ممد شنبه 4 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 11:32 ق.ظ http://www.megamamad.blogspot.com

سلام من غضنفرم ...به هر حال با اینکه خیلی وقته وبلاگتونو می خونم ...
بسی حالی بردیم ...

ملقب به عسل یکشنبه 5 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:22 ق.ظ http://30in.persianblog.com

تبریک می گم تولدتون رو خانوم !!!!!
تا فردا شب می گردم ببینم سعادت پیدا می کنم که برسم خدمتون و حضورا تبریکاتم رو اعلام کنم یا نه !

مجید دوشنبه 6 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 08:15 ق.ظ http://www.sag-dooni.blogspot.com/

اطرافیان پرده های حجاب را می دردند
حریم خصوصی دیگران را نادیده می گیرند
به تنهایی مثل تویی حمله می کنند
سکوت آرام بخش درون آدمی را بر هم می زنند
چرا که خود از تنهایی می ترسد
از تنها می ترسند
از اینکه وجدان خفته آنها را بیدار کنی وحشت دارند
از سکوت در گریزند
هنگامی که شریعتی می گفت:
همی خواهم که از خاک گلویم سوتکی سازم به دست طفل بازیگوش که دم گرمش را در گلویم سخت بفشارد و خواب خفته گان خفته را آشفته تر سازد
شاید به همین مفهوم اشاره داشت.
انسانها می خواهند تا تو نیز در سقوطشان شریک باشی
از اینکه خارج از گنداب آنها را به نظاره بنشینی
سخت هراسناکنند
انسانها از داوری شدن می ترسند در صورتی که خود مشتاق داوری کردنند.
پس از ایشان در گذر که خود نمی دانند که نادانند.

شیوا چهارشنبه 8 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 05:33 ب.ظ http://yekiyedooneh.persianblog.com

تو چرا غصه می خوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد