خوب آخه من این گوشه نشستم حداقل این یه دفعه رو دارم آروم آروم و بی سر و صدا واسه خودم غصه می خورم ...کاری به کسی داشتم؟ چیزی گفتم ؟ خوب چرا به پرو پاچه من می پیچی؟
اطرافیان پرده های حجاب را می دردند حریم خصوصی دیگران را نادیده می گیرند به تنهایی مثل تویی حمله می کنند سکوت آرام بخش درون آدمی را بر هم می زنند چرا که خود از تنهایی می ترسد از تنها می ترسند از اینکه وجدان خفته آنها را بیدار کنی وحشت دارند از سکوت در گریزند هنگامی که شریعتی می گفت: همی خواهم که از خاک گلویم سوتکی سازم به دست طفل بازیگوش که دم گرمش را در گلویم سخت بفشارد و خواب خفته گان خفته را آشفته تر سازد شاید به همین مفهوم اشاره داشت. انسانها می خواهند تا تو نیز در سقوطشان شریک باشی از اینکه خارج از گنداب آنها را به نظاره بنشینی سخت هراسناکنند انسانها از داوری شدن می ترسند در صورتی که خود مشتاق داوری کردنند. پس از ایشان در گذر که خود نمی دانند که نادانند.
سلام من غضنفرم ...به هر حال با اینکه خیلی وقته وبلاگتونو می خونم ...
بسی حالی بردیم ...
تبریک می گم تولدتون رو خانوم !!!!!
تا فردا شب می گردم ببینم سعادت پیدا می کنم که برسم خدمتون و حضورا تبریکاتم رو اعلام کنم یا نه !
اطرافیان پرده های حجاب را می دردند
حریم خصوصی دیگران را نادیده می گیرند
به تنهایی مثل تویی حمله می کنند
سکوت آرام بخش درون آدمی را بر هم می زنند
چرا که خود از تنهایی می ترسد
از تنها می ترسند
از اینکه وجدان خفته آنها را بیدار کنی وحشت دارند
از سکوت در گریزند
هنگامی که شریعتی می گفت:
همی خواهم که از خاک گلویم سوتکی سازم به دست طفل بازیگوش که دم گرمش را در گلویم سخت بفشارد و خواب خفته گان خفته را آشفته تر سازد
شاید به همین مفهوم اشاره داشت.
انسانها می خواهند تا تو نیز در سقوطشان شریک باشی
از اینکه خارج از گنداب آنها را به نظاره بنشینی
سخت هراسناکنند
انسانها از داوری شدن می ترسند در صورتی که خود مشتاق داوری کردنند.
پس از ایشان در گذر که خود نمی دانند که نادانند.
تو چرا غصه می خوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟