شراب با شکلات
آی شبنم ....... شبنم
شبنم
هر چیزی اولینش خیلی مهمتر و خوشایند تره؟
اولین قدم بچه ؟
اولین قهقه اش؟
اولین کلامش؟
اولین حس؟
اولین ....
پس چرا این اینجوریه؟
دلم می خواد ریه هام پر باشه از اکسیژن
گوشام پر از موسیقی
معده ام پر از غذا
حتی مثانه ام پر باشه
گلوم پر از بغض
آخ که اگه گریه ام می گرفت ...
فکر کردم یه جایی رو پیدا کردم که حالا حالا ها دیگه لازم نیست بیام وبلاگمو بنویسم
چرا اینجوری شد پس؟
با دنده 4 اگه بری می تونی با یه ذره دسکاریِ کلاج با هر سرعتی بری
مناسبِ کوچه ،بزرگراه ،اتوبان، پس کوچه
ولی یه جا کم میاد
اگه کوچه تنگ باشه
کار به جای باریک بکشه
*
کم آوردم ..... همشو نباید با یه سرعت می رفتم
اونش جهنم
باهام قهر کرده
اونش جهنم
منو نمی بخشه
درونم!
**
کسی هست منو ببخشه؟
بهانه
بی تو
نه بوی خاک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم
چرا صدایم کردی
چرا ؟
سراسیمه و مشتاق
سی سال بیهوده در انتظار تو ماندم و نیامدی
نشان به آن نشان
که دو هزار سال از میلاد مسیح می گذشت
و عصر
عصر والیوم بود
و فلسفه بود
و ساندویچ دل وجگر
یک نفر باز صدا زد سهراب....
می تونیم با هم در این مورد بحرفیم.
شاد باشی
راستی شعر از حسین پناهی بود....
من یکی تو دهنتم میزنم. از دست توی بی شَعور!!!
فقط بذار صبح بشه!!
یک حالی ازت بگیرم!!!!
از بخت یاری ماست که آنچه می خواهیم یا بدست نمی آید یا از دست میگریزد .
ببین بخودی با کلاج ور نرو باید فقط بری چون همه دارن پشت سرت تخته میان
کی قهر کرده؟ اشنا؟فامیل؟دوست؟دوست پسر؟
توضیح دادم که....
دقت نمی کنیا !
درونم باهام قهر کرده ....درونم !
اگه دست ِ من بود ، همین الان زنگ میزدم بهت !
دقت کردی که چقد دلم برات تنگ شده ؟!